تصویری کلی از وضعیت خدمات و امکانات روستاهای بیدرواز ، هانی گرمله و کیمنه در گذشته

بر اساس آمارهای ارائه شده از سرشماری­های عمومی نفوس و مسکن سالهای 1345 و 1355 وضعیت امکانات و خدمات مردم در روستاهای اصلی قبل از آوارگی مشخص است، اهالی روستاهای هانی گرمله ، بیدرواز و کیمنه امکانات و خدمات مختلف موجود در روستاهای اصلی خود را قبل از جنگ نسبت به موقعیتی زمانی آن دوره و نسبت به مناطق همجوار خویش مناسب و مطلوب توصیف نموده­اند، بطوریکه اکثریت آنها وجود لوله­کشی آب، برق(از ساعت 19 الی 24)، مسجد، فروشگاه تعاونی، مدرسه[سطوح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان]، خانه بهداشت، جاده، پاسگاه، شبکه فاضلاب، حمام، مسجد تابستانی، آسیاب آبی، خانه انصاف، دفتر­خانه ازدواج و طلاق، انجمن روستا، نانوایی عمومی، پارچه فروشی، حلاجی، نساجی، جاجیم بافی، رنگ رزی، خیاطی، نمد بافی، مسگری، نجاری، تکیه(خانقاه)، سرکشی اکیپ­های پزشکی و ... را از جمله خدمات و امکانات منطقه بیان نموده­اند.

بسیاری از اهالی این روستا ها اذعان نموده اند که در گذشته از لحاظ امکانات و خدمات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، و تا حدودی بهداشتی و ... این منطقه نسبت به جاهای دیگر بسیار پیشرفته بوده و قابل قیاس با سایر مناطق نبوده است و بیشتر آن را به دلیل توجه دولت به مردم مناطق مرزنشین دانسته­ و عده­ای نیز این وضعیت را به تلاش و پیگیری و مشارکت و همکاری خود روستائیان نسبت داده­اند. یکی از روستائیان می­گوید« ما لب مرز بودیم و این امر باعث شده بود که ما از امکانات دو کشور؛ هم کشور خودمان و هم کشور همسایه(عراق)استفاده کنیم. معمولاً محصولات اضافی صنایع­دستی(مانند چوخ و رانک، جانماز، نمد، حتی در و پنجره و ...)، دامداری(مانند پشم و کره و دوغ و ...)باغداری(مانند گردو، انگور و ...)را به همسایه­ها می­فروختیم(به عراق). مثلاً گردو و انگور زیادی داشتیم؛ که روستاییان با کاروان آنها را به عراق می­بردند و با گندم و حبوبات عوض می­کردند یا با پول معاوضه و مایحتاج زندگی خود را تأمین می­کردند. مردم ما مردمی فعال بودند و از طریق دامداری و باغداری و کاسبی از نعمات و امکانات دو کشور استفاده می­کردیم؛ ما معمولاً از وسایل درجه یک دو کشور استفاده می­کردیم مثلاً از برنج صدری ایران و قند بلژیکی که از عراق می­آمد استفاده می­کردیم. معمولاً یکی دو هزار گردو می­بردیم می­فروختیم و با پولش آنچه لازم داشتیم می­خریدیم».

بدین ترتیب آنچه واضح و مبرهن است اینکه این مناطق قبل از آواره شدن به نسبت سایر روستاهای همجوار خود از انواع و اقسام امکانات و خدمات استفاده نموده­اند و وضعیت آنها بسیار بهتر و قابل قیاس با سایر مناطق نبوده، بر این اساس نیز بیشتر روستائیان رضایت نسبی خود را از آن وضعیت بیان نموده­اند.


[ ] [ ] [ زاهد ]
[ ]

عکس هایی زیبا از پاییز بیدرواز ( بیرواس ) - 1391

 


[ ] [ ] [ زاهد ]
[ ]

تقدیم به اهالی خونگرم بیدرواز ( بیرواس )

 


[ ] [ ] [ زاهد ]
[ ]

مختصری درباره آوارگی اهالی روستای بیدرواز ، کیمنه و هانی گرمله

 

مردم روستاهای بیدرواز ( بیرواس ) ، کیمنه ( که یمنه ) و هانی گرمله ( هانه گه رمله ) به معنای واقعی کلمه آواره و مهاجر بوده­اند؛ یعنی بر اثر جنگ خانمان­سوز همه دار و ندار خود را از دست داده­اند. شغل اصلی آنها یعنی باغداری و دامداری که نان و آب­شان را تأمین می­کرد از دستشان رفت، آنها وسایل و مایحتاج خود را رها کرده و سالهای زیادی را در غربت سپری کردند تا شاید روزی به جای خانه از دست رفته­شان تنها یک اتاق برایشان ساخته شود، تا آنها در زیر سقف آن بتوانند باغات و احشام مرده را احیا کنند و به زندگی قبلی خود بازگردند. همچنان که عیان است آواره شدن و مهاجرت روستاییان باعث شد که آن روابطی که در بین اهالی یک روستا و در میان سایر روستاها وجود داشت از بین برود، این روابط در کل یا از بین رفته یا خیلی کمرنگ شده­است؛ بطوری که اگر اغراق نباشد در میان روستاییان کار به جایی رسیده که اقوم و نزدیکان یا همدیگر را فراموش کرده­اند و یا همدیگر را نمی­شناسند. در دوران آوارگی روستاییان در همه­جا سرکوب می­شده اند و به عنوان آواره و مهاجر می­بایستی با خواهش و تمنا و التماس کردن از هر کس و ناکسی( مثلاً صاحبخانه­ای که یک یا دو اتاق غیر قابل استفاده داشت) ، هرگونه شرایطی را می­پذیرفتند، و در اینجا دیگر شخصیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی آوارگان قطعاً همه زیر سوال می­رفت و پایمال می شد. ... 

 


[ ] [ ] [ زاهد ]
[ ]

انار بیدرواز ( بیرواس )

 


[ ] [ ] [ زاهد ]
[ ]